فرزند آتش

ساخت وبلاگ

جلد اول: چشم های سرخابی 

نویسنده: مریم اسماعیلی

خلاصه:

اضطرابش را با نفس عمیقی فرونشاند و به چشمهایی که به او زل زده بودند خیره ماند . چشمانی سرخ که تا چند لحظه پیش آبی اقیانوسی بود … درک مسائلی که پیش آمده بود اکنون آسانتر می نمود … گویا به آسانی دریافته بود رازی که این همه سال از او مخفی مانده بود چیست ؟ حالا می فهمید که چرا عمویش اصرار داشت بیش از یک سال در هیچ شهری توقف نکنند … حالا می فهمید چرا یک عمر خواندن کتاب های خیالی را برایش ممنوع کرده بود ؟ شاید چیزی به نام خیال وجود نداشت .. هرچه بود حقیقتی بود که عمویش از او مخفی نگه می داشت … .

دانلود منبع: نود و هشتیا

جلد دوم: کریشنا

نویسنده: مریم اسماعیلی

خلاصه:

سرعتشرا بيشتر کرد و نيم نگاهي به آينه موتور انداخت . مي خواست چشمان نگران پرديس را ببيند اما نگاهش به فردي افتاد که از پشت درختي به او زل زده بود . نگاهش را از اينه برداشت . به عقب نگاه کرد . هيچ کس کنار درخت ايستاده نبود . حتما اينبار هم دچار توهم شده بود اما احساس عجيبي به او مي گفت يک اتفاق مشابه ان هم سه با در هفته اخير نمي تواند بي علت باشد . ذهنش اما به اين احساس خنديد و اين افکار را به گوشه اي دورافتاده فرستاد . آيدن نفس عميقي کشيد و اجازه داد باد موهايش را در هم بريزد . جاده جنگلي از هميشه زيباتر و چشم نواز تر بود . هواي خنک و مطبوع صبحگاهي آرامشي عجيب به ايدن مي داد . آرامشي که مي توانست تحمل سنگيني هميشگي روح آيدن را اندکي اسان تر کند . درست مانند ساعت هايي که با پرديس مي گذراند اما هيچ کدام نمي توانست واقعيت را تغيير دهد . آيدن خوشحال نبود . هيچ وقت نمي توانست شادمان و رها بخندد ، برقصد و لذت ببرد . احساسي ناشناخته و غريب همواره در عمق وجودش او را مي آزرد و آيدن فکر مي کرد بي ارتباط با ان چشم هاي سرخ و آبي خوابهايش نيست . گويي روح آيدن از درد طاقت فرسايي عذاب مي کشيد اما ذهنش به هنرمندانه ترين روش آن را پس مي زد . گويي ذهنش با توام قوا سعي در کتمان اين رنج استخوان شکن داشت اما اينقدر قوي نبود که واقعيت را انکار کند . اين واقعيت را که آيدن شاد نبود و نه تنها شاد نبود بلکه با اطمينان مي توانست بگويد که غمگين و معذب است . دائم در حال رنج و آزار از واقعه اي که احساس مي کرد حتي به يادش نمي آورد .

لبخند تلخي زد و جاده بي نظير جنگلي را تا مدرسه در پيش گرفت...

دانلود از نگاه دانلود

جلد سوم: درنده وارینال

نویسنده: مریم اسماعیلی

خلاصه:

پشت آن کوهاي بلند ، بعد از چمنزارها ، ايستاده اند … آرام و نوراني … درخشان و با شکوه … اسبهاي سفید .. … روشنايي و کوه …
پشت قله .. پشت برفها ، پشت آينه …. و پس باران … خواهد آمد به رنگ رويايي سپيد و نوراني .. خواهد آمد ..
پس از باران …
پس از باران تند … پس از رعد و برق و طوفان … يک نفر از پس آينه مي آيد … يک نفر .. پس از باران “

صدای رعد و برق او را وحشت زده از حال خود خارج کرد . این زمستان گویی تمامی نداشت و انگار می خواست برای ابد ، بدون بهار ، بر ولارینال حکمفرمایی کند .

دانلود از نگاه دانلود

امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نظر فراموش نشه!!!!


برچسب‌ها: خون آشام, عشقی, تخیلی, رمان ایرانی, فانتزی
+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۵/۰۸/۲۱ساعت ۷ ب.ظ  توسط P.SH.4979  | 
Lord Pedram Shirdel...
ما را در سایت Lord Pedram Shirdel دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9psh4979c بازدید : 130 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت: 18:22